Showing posts with label تحلیل. Show all posts
Showing posts with label تحلیل. Show all posts

Tuesday, 10 June 2014

زنان قربانی مصلحت

زنان قربانی مصلحت


دیشب حاجی محمد محقق مهمان تلویزیون میترا بود، در یک قسمت از مصاحبه خبر نگار در مورد حقوق زنان و از جمله در مورد حضور نیافتنن خانم عبدالله عبدالله ( و بطور ضمنی خانم آقای محقق و... ) در مبارزات انتخاباتی سوال کرد، آقای محقق در جواب گفت: هنوز مردم افغانستان به آن درک نرسیده که بتواند حضور خانم های کاندیدا ها را بپذیرد، البته تنها این کار را جوانان و تحصیل کرده ها می پذیرد اما در میان توده ها تاثیر خوب ندارد، خبر نگار دوباره سوال کرد: شما گفتید که جوانان می پذیرد و قسمی که در مصاحبهء های تان گفته اید نقش جوانان در تیم شما بسیار چشم گیر خواهد بود و بیش از 60 فیصد از رای دهنده ها را هم جوانان تشکیل می دهد، پس جوانان می توانند این موضوع بپذیرد، اما آقای محقق در جواب گفت: تعدادی زیادی از جوانان هم این موضوع را نمی پذیرد و این بالای آرای مردم تاثیر بد دارد. خلاصه خبر نگار قانع نمی شد و وضعیت حاجی محمد محقق هم لحظه به لحظه بد تر می شد، این سوالها چند مرتبه تکرار شد و هر بار فشار بالای آقای محقق بیشتر و بیشتر می شد و از جواب دورتر، این بود که خبر نگار هم از خیر این جواب گذشت و سوال بعدی را پرسید.
دوازده سال کرزی خانمش را در درون ارگ نگهداشت و گفت که هنوز ذهنیت مردم افغانستان آمادهء پذیرفتن این موضوع نیست، مصلحت نیست که خانمش در رسانه ها و محضر عام حضور یابد و...
بجز داکتر اشرف غنی احمدزی دیگر کاندیدان ریاست جمهوری خانم های شان را در مبارزات انتخاباتی نیاورد، و هیچ کسی حتی روی خانم های این کاندیدان را ندیده، اکثریت این کاندیدان می گویند که مردم آمادهء پذیرفتن این موضوع نیست، مصحلت نیست، تاثیری بد دارد....
از برای خدا! شما از همین حالا خانم های تانرا قربانی مصلحت گری های خویش می کنید (مصلحت نیست، تاثیری بد دارد، ذهنیت مردم آماده نیست...) نا سلامتی، قرار است برای برابری و حقوق زنان و بهتر ساختن وضعیت زنان کار کنید... پس خانم و خانم های خود تان چه؟؟؟

Tuesday, 29 April 2014

"هفت" و "هشتِ" ثورِ امسال؛ امیدوار کننده بود


"هفت" و "هشتِ" ثورِ امسال؛
 امیدوار کننده بود

هفت ثور 1357 حکومت "کمیونیستی" ی تره کی، امین، کارمل و داکتر نجیب را با خود آورد. اشتباهات، آدم کشی ها و استبداد این گروه هشت ثور را پرورش داد و هشت ثور 1371 باعث شد که مجاهدین با شکست دادن و بیرون راندن نیروی شوروی از افغانستان؛ در راس امور کشور قرار گیرند و خواب حکومت را ببینند. مجاهدین، به علت نداشتن تجربهء کافیء سیاسی و نداشتن برنامه های درست و سنجیدهء بعد از پیروزی، بعد از شکست دادن نیروهای شوروی از افغانستان، در بین خود شان در گیر شدند. در نتیجهء این درگیری ها هزاران تن کشته،‌هزاران تن دیگر زخمی و هزاران تن دیگر از وطن آواره شدند، کابل و بسیاری از شهر های افغانستان ویران شد، بالاخره طالبان به قدرت رسید، وضعیت افغانستان از قبل هم بد تر شد...
طی سالهای اخیر، حکومت افغانستان و سران مجاهدین از هشت ثور به صورت بسیار شکوه مند تجلیل می کردند، و به اینکه افغانستان توانسته بینی یکی از ابر قدرت های جهان یا شوروی را به خاک بمالد؛ افتخار می کردند. این درست است که مردم افغانستان توانست نیروی های شوروی مستقر در افغانستان را شکست دهد و استبداد گران داخلی را از حکومت بزیر اندازد، شکست نیروی های شوروی ی مستقر در افغانستان توسط مردم قهرمان و شجاع افغانستان ستودنیست، اما باید بپذیریم که سیاست فراتر از مجاهدین و خلقی ها پرو بال می زد و جنگ های واقع شده در این خطه، از آن سر دنیا آب می خورد، جنگ، جنگ امریکا و روسیه بود، امریکا انتقام شکست ویتنام را از روسیه گرفت، امریکا رقیب جنگ سردش اش را به زانو در آورد، هر چند از یک طرف حکومت های استبدادی خلق و پرچم نابود شد و مردم افغانستان پیروز شد، اما از طرف دیگر مجاهدین افغانستان، توسط امریکا، به عنوان ابزاری برای شکست روس ها استفاده شد...
گذشته از این حرف ها، چیزی که در هشت ثور امسال برای من جالب بود، این بود که هشت ثور امسال نسبت به هشت ثور سالهای اخیر کم رنگ تر تجلیل شد، و بجای محفل ها و سخنرانی های احساسی و برنامه های یکطرفهء محاهدین، مناظره های تلویزیونی و گفتگوهای ارزشمند از رسانه ها پخش شد،‌از اشتباهات مجاهدین، ظلم ها و ستم های دهه های اخیر، ویرانی های سال های جنگ گفته شد، از درس های هفت و هشت ثور گفته شد، ستم ها و ویرانی های دهه های جنگ داخلی محکوم شد، از این لحاظ می توان گفت: "هفت" و "هشتِ" ثورِ امسال؛ امیدوار کننده بود، گامی برای تفکر، نقد و درس گرفتن... دانشجویان و اقشار مختلف مردم از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی از پیامد های شوم هفت و هشت ثور یاد کردند و نفرت خویش را از پیامد های زیانبار این دو روز نشان دادند، و نشان دادند که دیگر، سخنان احساسی و دروغ در بین مردم افغانستان جای ندارد. مردم خواهان فهمیدن حقیقت است، حقیقت های نهفته در حافظهء تاریخ، تاریخ واقعیت ها را آشکار می سازد و کسانی که ظلم کردند افشا خواهد شد...

رضا احسان


Monday, 7 April 2014

انتخابات 16 حمل؛ قوت افغانستان


شانزدهء حمل، روز انتخابات افغانستان به خوبی سپری شد، تعداد کثیری از مردم افغانستان که کارت های رأی دهی در دست داشتند، رفتند و رأی دادند. این انتخابات را میتوان تجربهء جدید و ارزشمندی برای افغانستان دانست. انتخابات 1393 در تاریخ 16 حمل از بسیاری جهات دارای اهمیت زیادی است، اگر بگوییم این انتخابات قوت افغانستان را به نمایش گذاشت، بیجا نگفته ایم. نکته های که این انتخابات را به یک انتخابات با ارزش و قوی معرفی می کنند اینها هستند:

ü     قوت نیروهای امنیتی برای تأمین امنیت:
نیروهای امنیتی افغانستان به خوبی توانست امنیت سایت های انتخاباتی را در سراسر کشور تأمین نماید که این از یک طرف رشد نیروی های امنیتی افغانستان را نشان می دهد و از طرف دیگر نشانهء هویدای از قوت و رشد افغانستان است، این نشان می دهد که نیروهای امنیتی افغانستان می تواند بعد از این امنیت کشور را، بدون اینکه وابسته به کمک نیروهای خارجی باشد تامین نماید. مبارزهء خستگی ناپذیر در نقاط مختلف کشور و دستگیر کردن و از بین بردن تعداد زیادی از کسانی که می خواستند امنیت افغانستان را در این روز مختل سازد؛ از جمله دست آورد های خوب این نیروها، در این روز بود.

ü     اشتراک سرتاسری مردم در انتخابات:
مردم افغانستان با شوق و علاقهء زیادی، پای صندوق های رأی رفتند و رأی دادند. تعدادی ساعت ها، در صف، منتظر ماندند تا نوبت شان آیند و رأی بدهند، جالبتر اینکه این روز، در بسیاری از نقاط کشور، بارانی بود، اما هیچ تاثیری بالای اشتراک مردم نداشت، همه رفتند، زیر باران رأی دادند. هرچند اکثریت مردانی که کارت داشتند اشتراک کردند، اما در بعضی نقاط کشور حضور زنان نظر به مردان کمتر بود. مردم با رأی شان، به دموکراسی، آزادی،‌قانون و عدالت "بله" گفتند و با انگشت های رنگ شده و با اشتراک در انتخابات، مشتی محکمی در دهن مخالفین و تروریستانی که قصد اخلال انتخابات و نا امن ساختن افغانستان داشتند؛ زدند و به جنگ،‌خشونت، ویرانگری، انتحار و بیگانه پرستی، "نه" گفتند.

ü     رای به برنامه؛ نه به قومیت و زبان...:
این انتخابات، هرچند تعدادی زیادی از نامزد ها معاونین خویش را به اساس قومیت انتخاب کرده بود، اما شکل دیگری داشت، تا اندازه یی هر کس به هر کسی دلش می خواست، و هر کاندیدی را که بهتر می دید رأی داد، قسمی که در کمپاین های انتخاباتی دیده میشد، در تعداد از ولایت ها و ولسوالی ها مردم زیر سخنرانی های هر کاندید می آمدند و سخنان و برنامه های شان را می شنیدند اما رأی شان را به شخصی دادند که انتخاب خودشان بود.  دیگر پول، قدرت نظامی، ارباب گری، زور و ظلم بالای مردم تاثیر نداشت، در خیلی از ساحات افغانستان، این، برنامه ها، صداقت، شایستگی و توانایی کاندید ها بود که آرای مردم را به خود جذب کرد.

با وجود این نقطه های قوت، اما، بعضی نقطه های ضعفی هم وجود داشت که نباید نادیده گرفته شود، کمبود اوراق رای دهی در بعضی از سایت های انتخاباتی، که کمیسیون مستقل انتخابات مسئول است و باید جواب دهد. در بعضی جاها تلاش برای تقلب یا تقلب به نفعی کاندید خاصی و همین طور تعداد زیادی بدلایل ترس از خراب شدن امنیت، مناسب نبودن آب و هوا و دلایل دیگر نتوانستند اشتراک کنند که خواه نا خواه روی نتایج انتخابات تاثیر می گذارد.
در کل می توان گفت که این انتخابات تجربهء بسیار با ارزشی برای مردم افغانستان بود و مردم افغانستان نشان داد که به پختگی رسیده،  می توانند انتخاب کنند، می توانند بهتر زندگی کنند و کشور آرام و آباد داشته باشند. این انتخابات را میتوان گام برجسته و قوی یی بطرف رسیدن به دموکراسی دانست، دموکراسی نوپای افغانستان که با چالش های فراوانی روبرو است با این انتخابات و سهم گیری مردم در پروسه ها ملی قویتر خواهد شد...

رضا احسان



Wednesday, 15 August 2012

گناهی جز بیگناهی نداشتند

دیروز تاریخ 2012/8/14 در اثر سه حمله همزمان انتحاری در زرنج مرکز ولایت نیمروز ده ها تن کشته و ده ها تن دیگر زخمی شدند. طوری طلوع نیوز تعداد کشته شدگان را 20 کشته و 48 نفر زخمی شدند و مسئولان شفاخانه ولایتی نیمروز تعدا کشته شدگان را 28 تن و تعداد زخمیان را 55 تن گفته است که به شفاخانه آورده شده و بی بی سی هم نزدیک به شصت کشته گزارش داده است، اما یکی از نمایندگان ولایت نیمروز تعداد کشته شدگان را بیشتر از صد نفر و تعدداد زخمیان آنرا نیز بیش از صد تن گفته و تعداد افرادی را که انتحاری بودند شش نفر گفته شده که سه تن آنها انتحار کردند و سه تن دیگر از طرف پولیس دستگیر شدند. تلفات بسیار سنگینی است و آن هم شامل  مردم ملکی و اطفال و زنان که همه بیگناه هستند. شاید جرم شان همین بوده که بیگناه هستند؟ و به زندگی عادی و روزمره شان مصروف هستند. سوال های زیاد را در ذهن همه بر می انگیزاند.

1-    آنان کی ها هستند؟

2-    اهداف آنان چه هستند؟

3-    چه باعث می شود که حتی از جان شان بگذرند.

4-    آخر چرا غیر نظامیان و اطفال و زنان دسخوش این حملات قرار میگیرند؟

5-    چرا این انسان های قصی القلب از خداوند شرم نمی کنند و در شب های نزول قرآن کریم دست به قتل و آدم کشی می زنند و افراد بی گناه را از بین می برند؟

          این ها و صد ها سوال دیگر هستند که جواب به اینها هم مشکل به نظر می رسد اما طوری که از شواهد و گذشتهء اینها بر می آید می توان گفت که این ها افراد خطر ناک و با هدف های هستند که اهداف شان حتی از دادن جان نیز برای شان اهمیت دارند. قرار گفته های پولیس نیمروز سه فرد انتحاری که دستگیر شدند و نتوانستند انتحار کنند ایرانی است یا تربیه شدهء ایران هستند گرچه این حرف تا حال تایید نشده و تعدادی هم اینها را مربوط به گره طالبان میدانند که برای بدست آوردن اهداف شان در افغانستان انتحار می کنند و گروه سوم هم آنها را پاکستانی خوانده و مربوط به شبکه های های تروریستی پاکستان میدانند و گروهی هم آنها را ناراضیان داخلی دولت میدانند.

این در حالی است که ایران شدیدا تحت فشار تحریم های مالی و اقتصادی ساز مان ملل و امریکا قرار دارد و میتواند با این کارش امریکا و جامعهء جهانی را در افغانستان مصروف نگهداشته و آنها را در ماموریت های شان ناکام جلوه دهد و تا اندازهء فشار را از دوش شان کم تر نماید.

از طرفی هم طالبان بخاطر حفظ سنگر و جایگاهی شان و هم چنان برای اینکه نشان دهند که هنوز قدرت دارند و میتوانند در افغانستان تخریب کنند زور شان را نشان میدهند تا درصورت پروسهء صلح منافع زیاد بدست آورد و پیروز به نظر بیاید

احتمال سوم که پاکستان برای فشار آوردن بالای دولت افغانستان و مصروف نگهداشتن کشور میتواند این کار را انجام دهد این در حالیست که از چندی بدین سو راکت پرانی بالای خاک افغانستان در جریان است تا در اثر این فشار ها دولت افغانستان خط دیورند را به رسمیت بشناسد و فرصت پیدا نتواند تا باز خواهان توسعهء افغانستان گردد و هم چنان از سلطهء پاکستان بیرون آمده نتواند.

در احتمال چهارم که بسیار ضعیف به نظر می رسد. این است که دولت افغانستان نتوانسته رضایت باشندگان کشور را فراهم سازد و مشکلات از هر طرف غوغا می کنند. در بعد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اجتماعی پس میتوانند برای اعتراض چنین کار های صورت گرفته و مردم به سمت مخالفان دولت رو اورده  که این احتمال بسیار ضعیف است.

به هر حال آنانی که به چنین کار های نا انسانی و وحشیانه دست می زنند نه تنها بویی از اسلام و انسانیت  نمی برند بلکه وحشیان قرن اند که می خواهند بوسیلهء آدم کشی و ایجاد ترس و دهشت به اهداف شوم شان برسند.


محمدرضا احسان