Wednesday 15 June 2016

جنگی برای هیچ!




جنگی که این روزها در تورخم به راه انداخته شده است، و آتش هایش زبانه میکشد نه به نفع افغانستان است و نه به نفع پاکستان. با یقین گفته میتوانم که افغانستان به هیچ وجه سودی نمیبرد، و این جنگ برایش سراسر ضرر به همراه دارد.
-پاکستان، بندر تورخم و دیگر بنادر خویش را بروی افغانستان می بندد.
-وضعیت بازار های افغانستان خراب شده، قیمت اجناس بالا رفته و مردم ضرر میکند.
-صدها هزار مهاجر افغانستان در پاکستان تحت فشار قرار گرفته و شرایط شان چند برابر خراب میشود.
-پاکستان با استخبارات قوی و ابزار های خطرناکی که دارد میتواند کابل و ولایات دیگر را بیشتر نا امن سازد.

طرف دیگر:
-افغانستان تسلیحات و نیروی نظامی کافی و قوی ندارد که بتواند در مقابل ارتش قوی و تسلیحات نظامی پاکستان بجنگد.
-پاکستان با ارتش قوی و تسلیحات نظامی قوی دست بالا دارد و صدمات بیشتر به افغانستان وارد میکند. شانس پیروزی افغانستان در مقابل پاکستان در یک جنگ نظامی خیلی ضعیف است.

اما:
اگر افغانستان میخواهد پاکستان را شکست دهد بهتر است:
-روی پروژه هایی مانند بندر چابهار کار کند تا نیازهای اقتصادی افغانستان به پاکستان را کمتر سازد و در آینده ها این نیازمندی را به حد اقل رساند.
-روی سد هایی مانند سلما و کجکی کار کنند تا جلو رایگان رفتن آبهای افغانستان به پاکستان را بگیرد، و پاکستان را از لحاظ آب به افغانستا وابسته سازد.
-روی صنعتی شدن افغانستان و استفاده و استخراج معادن افغانستان و بکارگیری آن جهت تولید برق و رشد صنایع افغانستان کار کند تا افغانستان از لحاظ تولیدی قوی شده و ظرفیت بالقوه ی که در افغانستان وجود دارد به ظرفیت بالفعل تبدیل گردد.
-باید جلو استفاده از کلدار پاکستانی به عنوان واحد پولی مروج در ولایات مشرقی و جنوبی افغانستان را بگیرد تا ارزش پول افغانی بالا رفته و در افزایش تقاضای پول افغانی کمک نماید.

از نظر من از جنگ با پاکستان و احساسات نسنجیده هیچ سودی نصیب افغانستان نمی شود. بلکه این جنگ جنگی برای هیچ خواهد بود.

Tuesday 7 June 2016

به جواب دوستانی که هنوز شک دارند (در پیوند به پروژه برق توتا)



رضا احسان      
ااا****************************
هرچند شایعه پراکنی های زیادی صورت گرفته تا مسیر بامیان را بدتر از سالنگ نشان دهد، اما اینرا میگویم که ما و شما به عنوان تحصیل کردگان، قوه تشخیص داریم و باید بیطرفانه قضاوت کنیم، و دور اندیش باشیم لطفا دقیق بخوانید:
اول: این موضوع را مشخص کنم که مسیر جنجالی از بغلان تا کابل است، که در این وسط سالنگ و بامیان قرار دارد، به لوی پکتیا، و ولایات دیگر هیچ ربطی ندارد. چه از سالنگ بگذرد چه از بامیان استیشن بعدی کابل است. و از کابل به لوگر و ولایات جنوبی میرود و بعد پاکستان. 
دوم: استدلالی که به نفع سالنگ میشود اینست که سالنگ 70 کیلومتر نزدیک است و هزینه ی کمتر دارد. آری اما ما باید توجه داشته باشیم که چه اشکلاتی در این مسیر وجود دارد. اول اینکه سالنگ یک دره است، دره ی تنگ، و همین حالا دو پایه برق مهم از آن میگذرد، یکی برق فعلی ترکمنستان و دومی برق کاسا 1000 که چندروز پیش افتتاح شد، سالنگ برای همین دو تنگی میکند، زیرا نظر به بررسی تخنیکی بین لین های برق استندرد بای ید حداقل 50 متر فاصله باشد که حالا برای همین دو همانقدر فاصله نیست، وقتی که پایه سومی بیاید آیا خودش مشکل ایجاد نمیکند؟
و دیگر اینکه سالنگ پنج ماه زمستان دارد و کار اصلا در این مدت دشوار است، و همچنان برفکوچ های خطرناک دارد و دوسال پیش دیدیم که وقتی چند پایه را برفکوچ چپه کرد، سه ماه کامل برق نداشتیم و هزاران دالر مصرف شد تا پایه ها دوباره درست شد. در ضمن مردم کابل و شرکتها و افغانستان بدلیل قطع شدن برق میلیونها دالر ضرر کردند  همچنان سال گذشته مدت بیش از 15 روز طالبان پایه ها قطع کردند و میلیون دالر به سبب خوابیدن کاروبار مردم به مردم ضرر رسید، آیا دروغ میگویم؟؟؟
حالا از نظر من به عنوان یک کسی که اقتصاد خوانده ام، منافع دراز مدت و منافع بیشتر نظر به منافع کوتاه مدت و اندک برتری دارد، نمیدانم برای شما نیز چنین است یا نه؟؟؟    
حالا می آییم ببینیم اگر از بامیان بگذرد چه میشود.      
اگر از بامیان بگذرد:   
اول: امنیت بیشتری دارد و طالبان نمیتواند قطع کند.
دوم: برفکوچ ندارد تا همه ساله پایه ها را چپه  کند و هزاران دالر به دولت و مردم ضرر برساند. پس مصارف کوتاه مدت دارد اما دراز مدت ندارد.
سوم: به سود تمام افغانستان است و باعث رشد اقتصاد افغانستان در دراز میشود و کشور را بسوی صنعتی شدن میبرد، می پرسی چگونه؟ حالا میگویم، اینگونه:
در مسیر بامیان معادن حاجیگگ بامیان، دره سوف سمنگان، آشپشته لوگر و معدن یکاولنگ قرار دارد، و میتواند به در استخراج این معادن نفش مهم بازی کند و میلیارها، بازهم میگویم در دراز مدت میلیاردها دلار نصیب افغانستان نماید، آیا این بد است؟
در ضمن استدلال دیگر برای سالنگ این است که دولت میگوید که مسیر سالنگ کم مصرف است،  و هم برای بامیان سب استیشن میسازیم، باید بگویم که ساختن سب استیشن میلیونها دالر مصرف برمیدارد و هزینه آن به مراتب بالاتر از مسیر سالنگ میشود.   
دیگر اینکه مسیر بامیان و استخراج معادن میتواند برای هزاران نفر کار پیدا میکند و اقتصاد هزاران خانواده را متاثر میسازد. در عین حال مناطق مرکزی نیز که بدون برق، سرک، و شفاخانه در فقر به سر میبرد مستفید میشود، حالا قضاوت و تشخیص دست شماست، آیا کدام مسیر بهتر است؟ آیا ما خواست نا معقولی را مطرح کرده ایم؟؟؟!!!...