Tuesday 29 April 2014

"هفت" و "هشتِ" ثورِ امسال؛ امیدوار کننده بود


"هفت" و "هشتِ" ثورِ امسال؛
 امیدوار کننده بود

هفت ثور 1357 حکومت "کمیونیستی" ی تره کی، امین، کارمل و داکتر نجیب را با خود آورد. اشتباهات، آدم کشی ها و استبداد این گروه هشت ثور را پرورش داد و هشت ثور 1371 باعث شد که مجاهدین با شکست دادن و بیرون راندن نیروی شوروی از افغانستان؛ در راس امور کشور قرار گیرند و خواب حکومت را ببینند. مجاهدین، به علت نداشتن تجربهء کافیء سیاسی و نداشتن برنامه های درست و سنجیدهء بعد از پیروزی، بعد از شکست دادن نیروهای شوروی از افغانستان، در بین خود شان در گیر شدند. در نتیجهء این درگیری ها هزاران تن کشته،‌هزاران تن دیگر زخمی و هزاران تن دیگر از وطن آواره شدند، کابل و بسیاری از شهر های افغانستان ویران شد، بالاخره طالبان به قدرت رسید، وضعیت افغانستان از قبل هم بد تر شد...
طی سالهای اخیر، حکومت افغانستان و سران مجاهدین از هشت ثور به صورت بسیار شکوه مند تجلیل می کردند، و به اینکه افغانستان توانسته بینی یکی از ابر قدرت های جهان یا شوروی را به خاک بمالد؛ افتخار می کردند. این درست است که مردم افغانستان توانست نیروی های شوروی مستقر در افغانستان را شکست دهد و استبداد گران داخلی را از حکومت بزیر اندازد، شکست نیروی های شوروی ی مستقر در افغانستان توسط مردم قهرمان و شجاع افغانستان ستودنیست، اما باید بپذیریم که سیاست فراتر از مجاهدین و خلقی ها پرو بال می زد و جنگ های واقع شده در این خطه، از آن سر دنیا آب می خورد، جنگ، جنگ امریکا و روسیه بود، امریکا انتقام شکست ویتنام را از روسیه گرفت، امریکا رقیب جنگ سردش اش را به زانو در آورد، هر چند از یک طرف حکومت های استبدادی خلق و پرچم نابود شد و مردم افغانستان پیروز شد، اما از طرف دیگر مجاهدین افغانستان، توسط امریکا، به عنوان ابزاری برای شکست روس ها استفاده شد...
گذشته از این حرف ها، چیزی که در هشت ثور امسال برای من جالب بود، این بود که هشت ثور امسال نسبت به هشت ثور سالهای اخیر کم رنگ تر تجلیل شد، و بجای محفل ها و سخنرانی های احساسی و برنامه های یکطرفهء محاهدین، مناظره های تلویزیونی و گفتگوهای ارزشمند از رسانه ها پخش شد،‌از اشتباهات مجاهدین، ظلم ها و ستم های دهه های اخیر، ویرانی های سال های جنگ گفته شد، از درس های هفت و هشت ثور گفته شد، ستم ها و ویرانی های دهه های جنگ داخلی محکوم شد، از این لحاظ می توان گفت: "هفت" و "هشتِ" ثورِ امسال؛ امیدوار کننده بود، گامی برای تفکر، نقد و درس گرفتن... دانشجویان و اقشار مختلف مردم از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی از پیامد های شوم هفت و هشت ثور یاد کردند و نفرت خویش را از پیامد های زیانبار این دو روز نشان دادند، و نشان دادند که دیگر، سخنان احساسی و دروغ در بین مردم افغانستان جای ندارد. مردم خواهان فهمیدن حقیقت است، حقیقت های نهفته در حافظهء تاریخ، تاریخ واقعیت ها را آشکار می سازد و کسانی که ظلم کردند افشا خواهد شد...

رضا احسان


Sunday 20 April 2014

2014 و سردرگمی افغانستان



2014 و سردرگمی افغانستان
هنوز 2014 از راه نرسیده بود، تعبیر های زیادی از این سال وجود داشت، و این از آنجا ناشی میشد که قرار بود نیروهای خارجی از افغانستان بیرون شوند، دیدگاهای متفاوت در مورد این سال وجود داشت، 2014 نقطهء اوج در تاریخ افغانستان است، افعانستان مستقل میشود، افغانستان بسوی پیشرفت گام بر میدارد، افغانستان به طرف جنگ های داخلی می رود، سال فرار سرمایه ها از افغانستان است... در نهایت 2014 رسید؛ امید ها، آرزوها، صلح، امنیت... و در مقابل: ترس از جنگ داخلی، عدم اعتماد به دولت، ادامه حملات تروریستی و ده ها موضوعات دیگر آمدند تا در آیینهء 2014 حق یا باطل بودن شان را نشان دهند، 2014 ده ها موضوعات و وقایع جالب را در همین ابتدا با خود داشته که هرکدام برای آینده افغانستان نقش مهم دارد ، ادامهء تنش های رییس جمهور کرزی و باراک اوباما، خبر آزاد سازی ده ها تن از زندانیان بگرام، فاش شدن اسرار توطعهء کاخ سفید در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، انتخابات ریاست جمهوری، پای در هوا ماندن پیمان امنیتی بین کابل و واشنگتن اعلان جنگ آقای خواصی بر علیه امریکایی ها...
با این حال می توان گفت 2014 تا هنوز که مدتی از آن گذشته؛ برای مردم افغانستان شکل یک معما را دارد و مردم علاقه مند حل این معما.
تنش ها میان کابل و واشنگتن در مورد امضای پیمان امنیتی بین افغانستان و ایالات متحده هم چنان در نقطه قوت است، با نشر شدن کتابی که در آن از یک توطعهء در انتخابات قبلی پرده برداشته شده بود، تا اندازهء مشخص شد که این تنش ها متاثر از انتخابات هم بوده و رییس جمهور افغانستان می خواهد که با امضا نکردن پیمان امنیتی کمی از عقده های دلش را خالی کرده باشد و از طرف دیگری بعضی امتیازات را که مد نظر دارد نیز از امریکا بگیرد. امضا شدن این پیمان شاید در یک طرف افغانستان را به آیندهء بهتر و امن تر امیدواری دهد و کمک های بین المللی را برای افغانستان به همراه داشته باشد و در طرف دیگر، این پیمان ممکن به استقلال و آزادی افغانستان نقطه سوال باقی بگذارد. ولی به نظر می رسد که در حال حاضر امضا شدن این پیمان بیشتر به نفع افغانستان تا تاخیر یا امضا نکردن آن. موضوع دیگری که نگرانی های زیادی را در بین مردم بوجود آورده، موضوع آزادسازی ده ها تن از مخالفین از زندان بگرام می باشد، این در حالیست که سال گذشته نیز تعدادی از زندانیان، از زندان رها شده بود، اما بزودی به صف مخالفین پیوسته بودند و بار دیگر در ویرانی های کشور سهم گرفتند، تا اینکه تعدادی از آنها، بار دیگر در قضیهء دیگری در قندهار دستگیر شد. هر چند شاید رییس جمهور کرزی این کار را برای نزدیک ساختن طالبان و مخالفین انجام می دهد، تا به پروسهء صلح و آوردن امنیت کمک کند، اما به نظر می رسد که اینکار نتیجهء چندانی را در پی ندارد و تنها پیامد های این رها کردن ها، بیشتر به ضرر افغانستان است تا فایده.
در مجموع وقتیکه نظری به وضعیت فعلی افغانستان داشته باشیم، می بینیم که افغانستان در یک سردرگمی تمام بسر می برد. بی ثمر بودن  پروسه صلح در سال های گذشته و اکنون، مشخص نبودن صف مخالفین و تروریستان که هر روز بر ویرانی های افغانستان می افزاید، پای در هوا ماندن پیمان امنیتی بین افغانستان و ایالات متحدهء امریکا، رهایی مخالفین دولت افغانستان از زندان بگرام، اعلام جنگ تعدادی، از درون دولت بر علیه امریکا و نیرو های بین المللی و...
این ها و موضوعات دیگری از این قبیل، در حقیقت افغانستان سرگردانی را ترسیم می کند که هرروز تشویش ها و نگرانی ها در آن بیشتر شده و بر سرگردانی اش می افزاید، ضرر های اقتصادی را به افغانستان هدیه می کند، زمینهء فرار سرمایه را فراهم می کند، صفوف مخالفین را قویتر ساخته و مردم این سرزمین را آشفته تر می سازد. رییس جمهور افغانستان، اگر خواسته باشد، کسیست که می تواند کشور را از سردر گمی فعلی برهاند و مسیر حرکت کشور را مشخص نماید. راه دیگری نزد فعالین مدنی و مردم کشور است که می توانند، بصورت جدی، با اعتراضات شان از صاحبان قدرت بخواهند که افغانستان را از این سردرگمی نجات دهند

محمدرضا احسان

Monday 7 April 2014

انتخابات 16 حمل؛ قوت افغانستان


شانزدهء حمل، روز انتخابات افغانستان به خوبی سپری شد، تعداد کثیری از مردم افغانستان که کارت های رأی دهی در دست داشتند، رفتند و رأی دادند. این انتخابات را میتوان تجربهء جدید و ارزشمندی برای افغانستان دانست. انتخابات 1393 در تاریخ 16 حمل از بسیاری جهات دارای اهمیت زیادی است، اگر بگوییم این انتخابات قوت افغانستان را به نمایش گذاشت، بیجا نگفته ایم. نکته های که این انتخابات را به یک انتخابات با ارزش و قوی معرفی می کنند اینها هستند:

ü     قوت نیروهای امنیتی برای تأمین امنیت:
نیروهای امنیتی افغانستان به خوبی توانست امنیت سایت های انتخاباتی را در سراسر کشور تأمین نماید که این از یک طرف رشد نیروی های امنیتی افغانستان را نشان می دهد و از طرف دیگر نشانهء هویدای از قوت و رشد افغانستان است، این نشان می دهد که نیروهای امنیتی افغانستان می تواند بعد از این امنیت کشور را، بدون اینکه وابسته به کمک نیروهای خارجی باشد تامین نماید. مبارزهء خستگی ناپذیر در نقاط مختلف کشور و دستگیر کردن و از بین بردن تعداد زیادی از کسانی که می خواستند امنیت افغانستان را در این روز مختل سازد؛ از جمله دست آورد های خوب این نیروها، در این روز بود.

ü     اشتراک سرتاسری مردم در انتخابات:
مردم افغانستان با شوق و علاقهء زیادی، پای صندوق های رأی رفتند و رأی دادند. تعدادی ساعت ها، در صف، منتظر ماندند تا نوبت شان آیند و رأی بدهند، جالبتر اینکه این روز، در بسیاری از نقاط کشور، بارانی بود، اما هیچ تاثیری بالای اشتراک مردم نداشت، همه رفتند، زیر باران رأی دادند. هرچند اکثریت مردانی که کارت داشتند اشتراک کردند، اما در بعضی نقاط کشور حضور زنان نظر به مردان کمتر بود. مردم با رأی شان، به دموکراسی، آزادی،‌قانون و عدالت "بله" گفتند و با انگشت های رنگ شده و با اشتراک در انتخابات، مشتی محکمی در دهن مخالفین و تروریستانی که قصد اخلال انتخابات و نا امن ساختن افغانستان داشتند؛ زدند و به جنگ،‌خشونت، ویرانگری، انتحار و بیگانه پرستی، "نه" گفتند.

ü     رای به برنامه؛ نه به قومیت و زبان...:
این انتخابات، هرچند تعدادی زیادی از نامزد ها معاونین خویش را به اساس قومیت انتخاب کرده بود، اما شکل دیگری داشت، تا اندازه یی هر کس به هر کسی دلش می خواست، و هر کاندیدی را که بهتر می دید رأی داد، قسمی که در کمپاین های انتخاباتی دیده میشد، در تعداد از ولایت ها و ولسوالی ها مردم زیر سخنرانی های هر کاندید می آمدند و سخنان و برنامه های شان را می شنیدند اما رأی شان را به شخصی دادند که انتخاب خودشان بود.  دیگر پول، قدرت نظامی، ارباب گری، زور و ظلم بالای مردم تاثیر نداشت، در خیلی از ساحات افغانستان، این، برنامه ها، صداقت، شایستگی و توانایی کاندید ها بود که آرای مردم را به خود جذب کرد.

با وجود این نقطه های قوت، اما، بعضی نقطه های ضعفی هم وجود داشت که نباید نادیده گرفته شود، کمبود اوراق رای دهی در بعضی از سایت های انتخاباتی، که کمیسیون مستقل انتخابات مسئول است و باید جواب دهد. در بعضی جاها تلاش برای تقلب یا تقلب به نفعی کاندید خاصی و همین طور تعداد زیادی بدلایل ترس از خراب شدن امنیت، مناسب نبودن آب و هوا و دلایل دیگر نتوانستند اشتراک کنند که خواه نا خواه روی نتایج انتخابات تاثیر می گذارد.
در کل می توان گفت که این انتخابات تجربهء بسیار با ارزشی برای مردم افغانستان بود و مردم افغانستان نشان داد که به پختگی رسیده،  می توانند انتخاب کنند، می توانند بهتر زندگی کنند و کشور آرام و آباد داشته باشند. این انتخابات را میتوان گام برجسته و قوی یی بطرف رسیدن به دموکراسی دانست، دموکراسی نوپای افغانستان که با چالش های فراوانی روبرو است با این انتخابات و سهم گیری مردم در پروسه ها ملی قویتر خواهد شد...

رضا احسان