م. رضا احسان
دو نوع سرمایه از کشور
در حال فرار است: سرمایهی پولی و سرمایهی انسانی.
سرمایهی پولی، قبل از
سال 2014 شروع به فرار کرد. مسایلی چون بیرون شدن نیروهای خارجی از کشور، شدت
گرفتن ناامنی، تبلیغات مخالفین دولت و شایعه خطر سقوط نظام باعث شد اکثر سرمایهگذاران
داخلی و خارجی سرمایههای شان را از افغانستان بیرون کنند. شرکتهای زیادی تعطیل
شد، پولها از بانکها کشیده شد، نقدینگی کاهش یافت، خیلی از مؤسسات کوچک فعالیتهای
شان را متوقف کردند. این روند بعد از مدتی به کندی گرایید، اما همچنان ادامه
داشت. انتخابات جنجالی ریاست جمهوری و خطر رفتن کشور به بحران و جنگ داخلی، بار
دیگر روند بیرون شدن سرمایه از کشور را سرعت بخشید و بعضی از شرکتها و نهادهای
خورد و بزرگ اقتصادی که منتظر بهبود وضعیت بودند، بعد از انتخابات نومید شدند و
اکثراً پولهای شان را از کشور بیرون کردند و فعالیتهای شان را متوقف کردند. این
روند از سال 2013 تا حال تأثیری زیادی روی اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور گذاشته
است. خارج شدن مقدار زیاد پول از کشور، به چرخهی پولی کشور آسیب زیادی رساند و
بدون شک سبب بدتر شدن اقتصاد کشور و کم شدن عاید دولت گردید. با بسته شدن شرکتها،
مؤسسات و نهادهای داخلی و خارجی و کم شدن سرمایهگذاری، هزاران تن شغلهای شان را
از دست دادند. آمار بیکاری افزایش یافت. پول از دست مردم خارج شد و شدیداً بالای
جامعه تأثیر سؤ گذاشت. فرار سرمایه و خارج شدن پول از طریق واردات بیحد و
حصر، که ما از کشورهای همسایه و جهان داریم، یک رقمِ کلان پولی را از کشور خارج
میکند.
بر علاوهی سرمایه
پولی، سرمایه انسانی نیز در حال فرار است. آسیبِ فرار سرمایهی انسانی کمتر از
فرار سرمایهی پولی نیست. ناامنیها و اخبار دلسرد کنندهی پیشا 2014 و تهدیدات
موجودهی آنزمان به خودی خود به جوانان، فکر بیرون شدن از کشور می داد؛ اما فرار
سرمایهی پولی و بسته شدن هزاران شرکت و مؤسسه، در سال 2014 و 2015 طیف عظیمی از
جوانان را بیکار کرد. انتخابات با همه مشکلاتش گذشت، اما دولت افغانستان برای از
بینبردن بیکاری هیچ برنامهی مؤثری روی دست نگرفت. این وضعیت باعث شده که صدها
جوان تحصیل کرده و درسخوانده، با ناامیدی از کشور به آرزوی رسیدن به کشورهای
اروپایی خطر کنند. به اساس گفتههای ریاست پاسپورت افغانستان، سال گذشته روزانه
حدود یکهزار الی دوازدهصد نفر برای گرفتن پاسپورت مراجعه میکردند؛ اما حالا
روزانه تا چهارهزار نفر برای گرفتن پاسپورت مراجعه میکنند. علاوه بر این، از طریق
مسیرهای قاچاقی نیز مسافرت میکنند. راه خطرناک قاچاق و حتی خطر مرگ در مسیر آبها،
نتوانسته مانع این جوانان شود. هزاران جوان درسخوانده، اما بیکار، امروز در کشور
وجود دارد، هزاران تن از جوانان لایق به خاطر بیکاری و حاکم بودن فساد و نبودن
شایستهسالاری کشور را ترک کرده اند و یا در حال ترک کردن هستند.
فرار این دو نوع
سرمایه، بدون شک برای افغانستان گران تمام میشود و اقتصاد کشور را متأثر میسازد
و یک تهدید جدی برای اقتصاد افغانستان است. به همه هویدا است که کشور امریکا از
مهاجرینیکه از کشورهای مختلف جهان به سمت اینکشور میرفتند، بهخوبی بهعنوان
نیروی کار استفاده میکرد و همین سرمایههای انسانی کشورهای مختلف و مغزهای فعال در
ساختن امریکای مدرن نقش بهسزایی داشت. اما این نیروی کار جوان و فعال از کشور در
حال فرار است؛ در حالیکه دولت میتواند با سرمایهگذاری کردن بالای معادن، شرکتهای
تولیدی، سرکسازی، بخش ساختمانی، زراعت و مالداری و خدمات بهتر این فرار را به حد
اقل برساند. صواب این است که دولت افغانستان این موضوع/تهدید را جدی بگیرد و پلانهای
کوتاهمدت و درازمدت برای جلوگیری از فرار این سرمایهها روی دست بگیرد.
نوت: این مطلب در شماره
چهارم ماهنامه گپ دهکده نشر شده است
No comments:
Post a Comment