بیوگرافی سلطان صدا احمد ظاهر


احمدظاهر در بیست چهارم جوزای سال 1325 به هجری خورشیدی در کابل تولد شد.
پدرش داکتر عبدالظاهر که زمانی صدراعظم کشور وزمانی هم رئيس ولسی جرگه افغانستان بود
نخستین مشوق او در راه موسیقی به شمار می رفت.
احمد ظاهر هنرمند بود با استعداد خوش ذوق وپرکار او هیچ گاه در موسیقی رسمآ شاگردی کسی نشد بلکه ذوق سرشارواستعداد بی بنظیر خود او هادی ورهنمایش بود. او سیزده سال بود که انگشتانش با پرده های هارمونیه آشنا گشت بعد به آموختن فلوت و اکوردیون پرداخت و هنوز شاگرد لیسه حبیبه بود که به لقب بلبل حبیبیه مشهور شد .
در سال 1340هجری خورشیدی به تشکیل یک گروه هنری از شاگردان آن لیسه پرداخت وهمراه با گروه که رهبری آن را تا آخر به عهده داشت به اجرای برنامه های منظم هنری خویش در رادیو آفغانستان آدامه داد.
آحمدظاهرپس از فراغت از صنف دوازه لیسه حبیبه دروسش را در دارلمعلین کابل به پایان رسانید مدتی در رشته تعلیم و تربیه در کشور هند تحصیل کرد وپس از ختم تحصیل ، مدتی درروزنامه ء کابل تايمز و زمانی هم درریاست آفغان فلم به کار پرداخت، احمد ظاهر که در سال 1351 هجری خورشیدی لقب بهترین آواز خوان سال را کمایی نمود جمعأ سه بار تن به ادواج داد که ثمره این ازدواجها پسری بود بنام احمد رشاد از همسر اولش و دختری از همسر سومی اش که آرزو داشت که نامش را شبنم بگذارد. دریغ که شبنم یک روز پس از مرگ پدر به دنیا آمد و چشمان پر انتظار احمد ظاهر او را ندید. احمد ظاهر به تاریخ 23 جوزای 1358 در حادثه ترافیکی دیده از جهان بست و چهره در نقاب خاک پوشید .
روح شاد و یادش گرامی باد
از احمد ظاهر تعداد ۱۴ آلبوم که شامل ۱۷۱ آهنگ است، توسط "افغان ‌موزیک" منتشر شده‌است که معمولاً با شماره‌شان مشهور اند.


شماره ۱

تنیده یاد تو در تار پودم میهن
ای سرود واپسینم
اگر تو یارک من باشی
خودت میدانی گل من
این چه عشقیست که در دل دارم
ز سنگ نیست قلب من
به خود گفتم پس از چندی فراموشت کنم
صد ره در انتظارت تا پشت در دویدم
دل آوارهٔ من
میروی از من و لبریز فغانم
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
ای که از یار نشان می‌طلبی
یارک من چرا خوش باور هستی
بجز تو مونسی دیگر
اگر ای آسمان
بخود گفتم پس از چندی
هر چند که دور از تو و پیش دیگرانم
ای یار خوب من
ای جان من اسیرت
موزیک

شماره ۳

اگر آواره و مستم
همه روز از تو به قهرم
ساقی
تنهاترین مرد زمینم
چه بیهوده چه ساده
از سفر خوش آمدی
بوی تو خیزد هنوز
بی وفا یارم
شب‌های ظلمانی
گرچه مستیم و خرابیم
همه یارانند
بریده باد پای من
یارک من
امشب دل من غصه دارد
موزیک

شماره ۴

بنازم قلب پاکت مادر من
عاشقم عاشق به رویت
ز همراهان جدایی مصلحت نیست
ز جان من چه میخواهی
از برای غم من
ای ساربان
عاشق شدم
روز و شبم الم ریزم
چشم سیه داری
بت نازنینم
ناله کن ای نی
بازی تو کردی با سرنوشتم
من ندانستم از اول
موزیک

شماره ۵
پر کن پیاله را
برایم گریه کن امشب
نمی خواهم تو را
به سنگ غم زدی
گذشت آن گه تو سر خیل دلبران بودی
گاه در آغوش این گاه در آغوش آن
از دستت فغان فغان دارم
بر خاطر آزاده
کیستم من رهنورد
شکست عهد من
بهار من
مرنجان دلم را
ماهم ز ره رسید
امشب به یاد روی تو
ای بیخبر از درد من
وای باران باران

شماره ۶

قدح را سر کنید
تنها تویی
من غلام قمرم
کاش بودم لاله
شب چو در بستم
نگاه کن
بدل من شرر افروخت
خال به کنج لب یکی
سوز قلبم جاویدانی
میروم خسته و افسرده و زار
من مست و تو دیوانه
فقط سوز دلم را

شماره ۷

به آسمان بگویید
سلطان قلبم
من در سرای تو
ای نام غمت ترانهٔ من
چه خلاف سر زد از ما
من بار سنگینم
باز آی و کنارم بنشین
ایا صیاد رحم کن
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
معشوقه به سامان شد
می خندم اگر امشب
اشک‌های من همچون
موزیک

شماره ۸

بعد از اینکه رقیب
گفتم که نرو
ز دستم بر نمی‌خیزد
شادی کنید ای دوستان
اوبه دلته راورم (پشتو)
از غمت ای نازنین
شکایت دارم
گر کنی یک نظاره
ای گلزار من
من اگر دیوانه‌ام
دلبرا اگر تو یار من باشی
موزیک

شماره ۹

بی تو گل گشت چمن
دانم چرا چشمان تو
پیدا شد و پیدا شد
ناله به دل شد گره
پیری رسید و فصل جوانی دگر گذشت
به داغ نامرادی سوختم
آخر ای دریا
دیگر اشکم مریز
سحر میگفت بلبل
چی شبها به یادت
ستاره دیده فرو بست
ای دزدیده چشم از آهو

شماره ۱۰

یار با ما بی وفایی می‌کند
در کنج دلم
بمان ای شب
ترا افسون چشمانم
از تنگنای محبس تاریک
دور از تو هر شب تا سحر
اگر پنهان بود پیدا
آه چی خوش آمدی صفا کردی
بگذار بگریم
خرابم ز مستی
موزیک


شماره ۱۱

گل سنگم
لیلی لیلی جان
زدستم بر نمی‌خیزد
شادی کنید ای دوستان
تو به یک دشت پر از گل
تنها شدم تنها
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
دلت میخواد برای تو
می خندم اگر امشب
اگر ز خلق ملامت
موزیک

شماره ۱۲

می گم که دوستت دارم
گفتی که می‌بوسم تو را
دوستت دارم همیشه
به آتش این خوی خود
زبانم را نمی‌فهمی
جینا یها
لیلی لیلی جان
نی نی هرگز هرگز
کاشکی کاشکی
من رانده ز میخانه‌ام
به خدا رسیده باشی
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
موزیک

شماره ۱۳

بیا بریم به سنگران
من نی‌نوازم
ای بت بیرحم
آهنگ زندگی
یاد آن سرو روان
عشق تو بر من
ای رشک گلها
سرود شبانگاه
مست شدم ساقی
زیبای من
کرده‌ام ناله بسی
موزیک

شماره ۱۴

توبه از شب هجران توبه
وای من بیهوده‌ام
امشب از باده خرابم
چرا دیشب بسوی من
تا به جفایت خوشم
اگر عشق باشد
بخدا تنگ است دلم
از تو دورم
خدا بود یارت
دل ز سودای دو چشمت
هنوز بر لب من
نغمه

برگرفته از وبلایگ محمد ناصر نصرت و دانشنامهء استاد مهدیزاده کا بلی

2 comments:

  1. يادش گرامي باد روحش شاد باد احمدظاهر هنرمند محبوب ما است كه در دل هر جوان جاي دارد و عاشقانه چنگ ميزند من مخصوصا دوستش دارم و هميشه دوستش داشتيم تشكر از معلومات عالي شماه

    ReplyDelete
  2. يادش گرامي باد روحش شاد باد احمدظاهر هنرمند محبوب ما است كه در دل هر جوان جاي دارد و عاشقانه چنگ ميزند من مخصوصا دوستش دارم و هميشه دوستش داشتيم تشكر از معلومات عالي شماه

    ReplyDelete